Web Analytics Made Easy - Statcounter

به گزارش همشهری آنلاین، این بازیگر سینما که در آخرین فیلم مرحوم کیومرث پوراحمد با نام «پرونده باز است» حضور داشت و ‌پیش‌تر هم در فیلم «تیغ و ترمه» این فیلمساز بازی کرده بود، در گفت‌وگویی با ایسنا با ابراز تاسف و تأثر بابت فقدان کیومرث پوراحمد درباره مراسم خاکسپاری این کارگردان و طرح برخی اظهارنظرها و دو دستگی‌ها در فضای مجازی نکاتی را بیان کرد.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

بازغی با تاکید براینکه «پرداخت درستی از شخصیت آقای پوراحمد در جامعه صورت نگرفته» گفت: ایشان هر تصمیمی گرفته باشند حتما دلایلی فراتر از چیزهایی داشتند که در این چند روز گفته شده است. من باور دارم که آقای پوراحمد پر از امید و زندگی بود اما همان‌طور که آقای عسگرپور (مدیرعامل خانه هنرمندان ایران و رییس هیأت مدیره خانه سینما) در صحبت‌های روز گذشته خود در مراسم خاکسپاری مطرح کرد، نکته مهم این است که ما از یکدیگر مراقبت نمی‌کنیم. در این سال‌هایی که آقای پوراحمد فیلم ساخت خیلی دچار بی‌مهری شد و باید پرسید مگر قرار است تمام فیلم‌هایی که در این مملکت ساخته می‌شود کمدی و پرفروش باشد؟ چرا توجه نشد که ایشان دیدگاه نقادانه اجتماعی خود را دارد؟

وی با اشاره به برخی واکنش‌ها در طول جشنواره‌های فجر نسبت به فیلم‌های اخیر کیومرث پوراحمد اضافه کرد: «تیغ و ترمه» اولین فیلمی بود که من برایشان بازی کردم. یادم می‌آید منتقدها بسیار بی‌رحمانه فیلم را هو کردند و از سالن بیرون رفتند. همین‌ها باعث دل‌شکستگی می‌شود، در صورتی که آقای پوراحمد فیلم‌های مهمی در سینما ساخته بود. فیلم «پرونده باز است» را هم در شرایطی سخت و در همین چند ماه گذشته که اتفاق‌هایی گریبان کشور را گرفت ساختیم. ما در آن روزها از آقای پوراحمد خواستیم که فیلم را تمام کند، در حالی که بیشترین سکانس‌ها در کانون اصلاح و تربیت مانده بود و ما را به سختی راه دادند.

بعد که فیلم به جشنواره فجر آمد، باز هم همان ماجراها تکرار شد؛ منتها این بار یک سری دوستان در گوشه‌ای نشستند و جشنواره را تحریم کردند و با اظهارنظرهایشان که چه کسی به جشنواره می‌رود و چه کسی نمی‌رود، فشار زیادی را وارد کردند. این‌ها در حالی است که فیلمساز باید کار خود را بکند و  فیلمش را بسازد و من از مردم هم به‌خاطر فشارهای سنگین اجتماعی بر هنرمندان دلگیرم. یک هنرمند باید حرف خود را با فیلمی که می‌سازد یا نقشی که بازی می‌کند، بیان کند و اینکه به طور مستقیم شعاری را نمی‌دهند، دلیل بر این نیست که همراه با مردم نباشند.

بازیگر فیلم‌های «دوئل» و «اسرافیل» با بیان اینکه خودش شخصا با همین مقوله بسیار زیاد برخورد کرده است، ادامه داد: من ۳۰ سال است که در تلویزیون کار می‌کنم و کار خود را از اینجا شروع کردم اما الان هر کسی که در تلویزیون کار می‌کند، منتسب به یک بخش از جامعه می‌شود و هر کسی هم که کار نمی‌کند، منتسب به بخش و جریانی دیگر می‌شود. در صورتی که ما همه در کنار هم زندگی می‌کنیم و هر فردی در جای خود کارش را انجام می‌دهد، مهم این است که بدانیم دغدغه‌های اجتماعی مردم کجاست، چون در نهایت هنرمند بدون مردم و مخاطب اصلاً هنرمند نیست.  

او افزود: متاسفانه این خط‌کشی‌ها حتی در ماجرای مربوط به آقای پوراحمد هم اتفاق افتاد و ما که درباره دموکراسی حرف می‌زنیم، هنوز تمرین اجتماعی دموکراسی را بلد نیستیم و اجازه نمی‌دهیم هر شخصی اظهارنظر خود را مطرح کند. شاید در بخشی از این صحبت‌ها با هم موافق باشیم، شاید هم موافق نباشیم. 

وی گفت: البته در این اظهارنظرها گاهی از انصاف هم دور می‌شویم و یک فیلمساز باسابقه را دارای نگاهی کهنه می‌دانیم، در حالی که کیومرث پوراحمد در هفتادوچند سالگی فیلمی مثل «پرونده باز است» را می‌سازد که حرف آن بخشش یک نوجوان در حال اعدام است. مسئله نوجوان‌ها هم کاملا به‌روز و با دغدغه‌ای جهانی است و فیلمساز تلاش می‌کند جامعه‌ی خود را به سمت تعالی سوق دهد اما متاسفانه در سخنرانی‌های مراسم خاکسپاری بیشتر از «قصه‌های مجید» یاد شد که نوشته‌ی ارزشمند آقای هوشنگ مرادی کرمانی است و گویی آقای پوراحمد فقط آن را به تصویر درآورده بود. جای پرسش است که در این صحبت‌ها لایه‌های درونی شخصیت کیومرث پوراحمد کجا رفت؟ چرا هیچ کسی نگفت که کیومرث پوراحمد چطور به این نقطه و به این دوران رسید؟ این بسیار غم‌انگیز است.

بازغی یادآوری کرد:‌ هر کدام از فیلم‌های این کارگردان براساس دغدغه‌ای شخصی یا اجتماعی ساخته شده؛ «شب یلدا» را زمانی ساخت که در تنهایی شخصی به سرمی‌برد. «تیغ و ترمه» را وقتی ساخت که احساس می‌کرد دغدغه‌های اجتماعی یک دختر جوان به چه شکلی بروز می‌کند. «پرونده باز است» را در روزهایی ساخت که صحبت از اعدام خیلی زیاد مطرح بود. در واقع هر کدام تجلی شخصیت ایشان بود و نشان می‌دهد که آقای پوراحمد سرشار از امید و زندگی بود اما ما مردم از او مراقبت نکردیم.

این فضای مجازی و اظهارنظرهای مردم از یک جهت هم خوب است و از جهتی دیگر بد چون عده‌ای به راحتی مرگ یک هنرمند را در این سطح، بی‌اهمیت جلوه می‌دهند و معتقدند همه می‌میرند؛ در صورتی که نباید نگاهی سطحی به چنین اتفاقی داشت. بنابراین از رسانه‌ها نیز می‌خواهم که با نگاهی متفاوت‌تر از آنچه در فضای مجازی می‌بینیم به شخصیت منتقدانه و روانشناسانه کیومرث پوراحمد بپردازند.

مراسم ترحیم شادروان کیومرث پور احمد فقظ اشک می ریزم| صدایشان همیشه در گوشم است| کاشکی این اتفاق نمی افتاد کد خبر 752707 منبع: ایسنا برچسب‌ها کارگردانان سینمای ایران خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران کیومرث پوراحمد

منبع: همشهری آنلاین

کلیدواژه: کارگردانان سینمای ایران خبر مهم بازیگران سینما و تلویزیون ایران سینمای ایران کیومرث پوراحمد آقای پوراحمد کیومرث پوراحمد پرونده باز

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.hamshahrionline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «همشهری آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۴۸۹۴۷۲ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

از اینجا رانده و از آنجا مانده

مهاجرت یکی از موضوعاتی است که در خانواده فرهنگ و سینما حواشی ایجاد کرده و باید گفت که بسیاری از آن‌ها به‌دلیل اینکه از محبوبیت و شهرت قبلیشان فاصله گرفته‌اند و به سختی می‌توانند در شغل پیشینشان مشغول به کار شوند یا به جایگاهی در همان رده دست یابند که این امر نتیجه‌ای جز پشیمانی برای آن‌ها ندارد.

به گزارش خبرگزاری ایمنا، «خودم بودم که به همه چیز پشت پا زدم، من سال‌ها مدیر یک پردیس سینمایی به نام چهارسو بودم که متعلق به بنیاد ۱۵ خرداد بود، من از طرف بنیاد دعوت به کار نشده بودم، اما به عنوان هنرمندی که کار مدیریت فرهنگی را می‌دانست مرا برای همکاری انتخاب کردند، همچنین دو سال متوالی رئیس کاخ جشنواره بین‌المللی فجر بودم و این چیزیست که نمی‌توانم انکارش کنم.» این بخشی از صحبت‌های اشکان خطیبی بازیگر سینما است که سال گذشته از ایران به ایتالیا مهاجرت کرد.

وی به تازگی در مصاحبه‌ای اظهار کرده است: «بسیاری از افراد معتقدند که هنرمندان و بازیگران به سادگی می‌توانند مهاجرت کنند در حالی که این‌طور نیست؛ واقعاً تا پای از دست دادن همه‌چیز رفتم؛ نزدیک به یک سال طول کشید تا با پادرمیانی مستقیم وزیر امور خارجه ایتالیا توانستم نجات پیدا کنم‌، هر روز که بیدار می‌شوم با مشکلات متعددی دست به گریبانم و در حال حاضر تحت درمان هستم، در کنار اینکه نمی‌توانم جسم و ذهنم را برای کار کردن آماده کنم باید در این فکر باشم که شغل دیگری در کنار کارم انتخاب کنم تا بتوانم هزینه‌های زندگی‌ام را تأمین کنم‌؛ به هر حال زندگی کردن در اروپا کار راحتی نیست. از کارهایی که در ایتالیا انجام می‌دهم رضایت ندارم و به کیفیت کارهایم در ایران نیست؛ این ارتقا مشخصاً اتفاق نیفتاده و بدتر هم شده، دلیل این اتفاق هم این است که نزدیک به شش سال است که به‌عنوان بازیگر روی صحنه نرفته نرفته‌ام»

خطیبی بیان کرده است «شرایط واقعاً سخت است، عمر بسیار کوتاه است و بهایی که من در این برهه از زندگی‌ام دادم بهای بسیار سنگینی بود که به قیمت از دست دادن خیلی چیزها تمام شد؛ من خانواده‌ام را از دست دادم، اصلاً دوست نداشتم وقتی انتخاب الآنم را در کفه ترازو با گذشته قرار می‌دهم آنچه در گذشته داشتم سنگین‌تر شود. ما باید یاد بگیریم به اشتباهمان اذعان کنیم هرچند این این اتفاق به روند اجتماعی مربوط می‌شد که من هم بخشی از آن بودم.»

خانه امنی که بر سر کاسبان خون مردم آوار شد

مهاجرت هنرمندان یکی از موضوعاتی است که در سال‌های اخیر در خانواده بزرگ فرهنگ و سینما ایران حواشی ایجاد کرده است؛ کشورهایی مانند ایتالیا، فرانسه، کانادا، دبی، هلند و آلمان مقصد اصلی بازیگرانی است که قصد مهاجرت از ایران را دارند اما باید گفت که بسیاری از آن‌ها به‌دلیل اینکه از محبوبیت و شهرت قبلیشان فاصله گرفته‌اند به سختی می‌توانند در شغل پیشینشان مشغول به کار شوند یا به جایگاهی در همان رده دست یابند.

یکی از واضح‌ترین مصادیق این امر را می‌توان لغو برگزاری تئاتر «خانه امن» در نیویورک بیان کرد؛ بیست‌ویکم اکتبر سال ۲۰۲۳( مهر ۱۴۰۲) قرار بود این نمایش در سالن تیلس سنتر نیویورک با بازی حمید فرخ‌نژاد، مهناز افشار، برزو اجمند و… به روی صحنه برود، اما طبق اخبار منتشر شده با خالی ماندن ۸۵ درصد از صندلی‌های صحنه، تیکت‌مستر که متولی فروش بلیت این برنامه بود، به دلیل کم بودن استقبال نمایش این نمایش خبر از لغو آن داد و اعلام کرد «این رویداد کنسل شده، لازم نیست شما کاری انجام دهید، خودمان پول شما را برمی‌گردانیم.»

روایتی از چهره‌های غمگین تورنتو!

یکی دیگر از این مصادیق، ارژنگ امیرفضلی بازیگر، کارگردان، تهیه کننده و صداپیشگی ایرانی بود که پیش‌تر در آثار مرضیه برومند، اخراجی‌ها و شام عروسی هنرنمایی کرده بود و تازگی به تورنتو کانادا مهاجرت کرده است؛ ویدئویی که این طنزپرداز ایرانی اخیراً از وضعیتش در تورنتو خبر می‌دهد مورد توجه کاربران در شبکه‌های اجتماعی قرار گرفته است؛ وی در این ویدئو به بررسی هزینه‌های زندگی و شرایط سخت زندگی‌اش در تورنتو می‌گوید: از صبح تا حوالی پنج و شش بعد از ظهر کار می‌کنم و ماهانه سه هزار دلار درآمد دارم؛ اگر بخواهم خانه‌ی دو خوابه ای اجاره کنم تمام ۳۰۰۰ دلار را برای اجاره‌ی آن باید بپردازم، یک خانه تک خوابه در مکان معمولی شهر ماهانه ۲۴۰۰ دلار اجاره دارد.

این بازیگر ادامه می‌دهد: نمی‌توانم در تورنتو خودرو شخصی داشته باشم و حمل و نقل عمومی ماهانه ۱۰۰ دلار از درآمدم را به خود اختصاص می‌دهد، همچنین با محاسبات دیگر و اظهاراتی که در مورد هزینه قبض‌ها، تفریحات حداقلی و خوراک انجام می‌دهد به مخاطبین می‌گوید که شرایط زندگی‌اش در تورنتو با دشواری‌های جدی همراه است.

امیرفضلی در پایان اذعان می‌کند: بسیاری از افرادی که مهاجرت می‌کنند چاره‌ای ندارند جز اینکه بگویند خیلی خوشبختند و اینجا همه امکانات در دسترس است اما خیابان‌های اینجا مانند ایران است، بعضی آدم‌ها چهره‌ی شادی دارند و بعضی دیگر غمگینند هرچند به نظر می‌رسد تعداد آدم‌های غمگین در خیابان‌های ایران بیشتر باشد اما اخیراً به خاطر افزایش سرسام‌آور قیمت‌ها در کانادا تعداد چهره‌های غمگین در خیابان‌های تورنتو هم بیشتر شده است.

از نقش‌آفرینی در مختار تا راننده آمبولانس در کانادا

از دیگر هنرمندان نام‌آشنایی که مهاجرت مهر پایانی به کارنامه حرفه‌ایشان در ایران بود می‌توان شبنم فرشادجو، ویشکا آسایش، فریبرز عرب‌نیا، لیلی رشیدی و پرستو صالحی را نام برد؛ شبنم فرشاد جو که پیش از این لوح تقدیر بهترین بازیگر زن در جشنواره فجر و تندیس بهترین کارگردانی را در پنجمین دوره جشنواره تئاتر بانوان دریافت کرده بود هم اکنون در تورنتو کانادا به برگزاری کلاس‌های بازیگری مشغول است.

ویشکا آسایش که خیلی‌ها از را با بازی درخشانش در سریال «امام علی (ع)» و نقش خانم دارابی در «ورود آقایان ممنوع» می‌شناختند هم اکنون در پاریس ویدئو هایی هنگام ورزش و کوهنوردی از خود منتشر می‌کند و به کار رو به روی دوربین علاقه‌ای نشان نمی‌دهد.

فریبرز عرب‌نیا بازیگر نقش مختار در سریال «مختار نامه» و بازیگر نقش شهید چمران در سینمایی «چ» در صفحه شخصی‌اش خود را با افتخار راننده بیماران در کانادا معرفی می‌کند؛ لیلی رشیدی هنرمند سینما و تلویزیون به برگزاری کلاس بازیگری برای کودکان در دبی می‌پردازد و پرستو صالحی در ویدئویی که از خود منتشر کرده به دلتنگی و ابراز علاقه به بازگشت به ایران می‌پردازد و می‌گوید که تنهایی و غربت دیگر برایش قابل تحمل نیست‌.

دیدن اتفاقاتی از این دست و شرایط سخت زندگی برای هنرمندانی که سال‌ها در ایران شریک خاطره‌های مردم و پازلی از پیکره‌ی فرهنگ ایرانی_اسلامی کشورمان بوده‌اند، اندوه بار است؛ به نظر می‌رسد برای شکوفایی درخت باطن هر هنرمندی هیچ خاکی همانند خاک کشورش نیست؛ به همین دلیل است که بهتر است هنرمندان در میهن خود به تولید و آفرینش آثار هنری دست بزنند و با افزایش بصیرت و بینش خود مرعوب و مجذوب وعده‌های پوشالی خارج‌نشینان نشوند.

همچنین می‌توان از مدیران فرهنگی تقاضا داشت که با انعکاس حقیقت مهاجرت هنرمندان سبب دامن زدن به این اشتباه جبران ناشدنی در حوزه‌ی فرهنگ نشوند و با تبیین تبلیغات مخرب و دروغ پردازی‌های رسانه‌ای معاندان از جناح‌گیری غیر اندیشه ورزانه و اقدامات لحظه‌ای و احساسی هنرمندان که ضربه‌ی سنگینی به خود ایشان و فرهنگ و سینمای کشور وارد می‌آید جلوگیری کنند چرا که بیان چنین مصادیق و آینده‌ای برای این افراد غیرقابل پیش‌بینی نبود و پیش از این نیز شاهد چنین مواردی بودیم، بازیگرانی که اتفاقات سیاسی را دستاویز کردند تا از کشور مهاجرت کنند و در نهایت موردی جز پیشمانی برای آن‌ها باقی نماند.

کد خبر 748608

دیگر خبرها

  • از اینجا رانده و از آنجا مانده
  • روایت کیومرث پوراحمد از کشتن خودش
  • ادعای دختر پوراحمد درباره مرگ پدرش: نرفته بود که خودکشی کند | می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرده است
  • اظهارات جنجالی دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودکشی نکرد! / پرونده باز است
  • دختر کیومرث پوراحمد: پدرم نرفته بود شمال که خودکشی کند/او برای برگشت از سفر، چندین قرار کاری گذاشته بود و قول داده بود برای دیدن خواهرش به زاهدان برود
  • ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم نرفته بود شمال که خودکشی کند
  • ادعای دختر کیومرث پوراحمد: پدرم خودش را نکشت
  • ادعای دختر کیومرث پوراحمد: «پدرم خودش را نکشت ، می‌دانست چه بلایی می‌خواهد سرش بیاید»